محل تبلیغات شما

دو سه روزه مهران هی میگه خونه مرتب باشه شاید یهو سرزده مهمون اومد!

خودشم هی پا میشه دورو برو جمع میکنه

بعد هی میگم ول کن بابا کی میخواد یهویی بیاد خونه ما !

میگه تولدته دیگه شاید یکی بخواد بیاد!

میگم نه دیگه دوستام که اومدن

مامانت اینا هم که میریم خونشون

مامانم اینا هم اومدن

کسی نمونده!

دیشب گیر داد تو خونه میوه داریم اگه یهویی مهمون اومد!!

میگم خب چرا الکی میگی کسی نمیخواد بیاد !

میگه حالا شاید اومد!

میگم مهران چته ؟

میگه حالا تو فردا ساعت 7 تا 7 و نیم خونه باش شاید یکی اومد!

میگم مسخره بازی در میاری؟؟

تو ذهنم لیست همه کسایی که میتونن بیان رو میگذرونم و همشون به دلایلی رد میشن!

آخرش اینقدر پیله کردم که گفت!

یه گروه دیگه از دوستام میخوان امروز یهویی بیان خونم و سورپرایزم کنن

راستشو بگم؟

خیلی سورپرایز شدم وقتی مهران گفت

و اصن اشک تو چشام جمع شد و تو دلم گفتم سارا تو چقدر ناشکری!

خانواده ی خوب، همسر خوب، دوستای خوب و بعد میگی تولدم که میشه افسرده میشم؟

خاک بر سرت!

فقط نگاه کن

تو الان دوستایی داری که روزی آرزو داشتی از این دوستا داشته باشی

سارااا

کجای کاریی

همه چی رو بذار کنااار

تو خوشبختی  !

روزی 100000 بار خداروشکر کن!

 

پ.ن: چجوری خودمو هیجان زده نشون بدم ؟؟

پ.ن 2: چی بپوشم که تابلو نباشه که میدونستم؟؟

پ.ن 3: مهران حرف تو دهنش نمیمونه حقیقتا

پ.ن 4:دیروز آزمایشاتمو انجام دادم. چندتا توده جدید درآوردم به سلامتی! ولی دکتر گفت تا بزرگ نشده مشکلی نداره دیگه قراره دوره ای برم چکشون کنم. فعلا که باز به خیر گذشت. هی فقط میخوان به آدم استرس وارد کنن!!

23- عذاب هایی که میکشند!

21- اما تو کوه درد باش، طاقت بیار و ..

20- پول یا علاقه، مسئله این است!

تو ,میگم ,مهران ,شاید ,خونه ,ن ,اومد میگم ,مهمون اومد ,شاید یکی ,اینا هم ,این دوستا

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مطالعات سیاسی ..................محمد حقی